ضددختر ☼ ضدپسر ДNtί BѺчs ☼ ДNtί Ğirłś

متن مرتبط با «مهناز افشار» در سایت ضددختر ☼ ضدپسر ДNtί BѺчs ☼ ДNtί Ğirłś نوشته شده است

مهناز افشار

  •  یکی از فانتزیام اینه که یه بار جونه مهناز افشار و نجات بدم بعد بگه شمارتو بده به من بعد من بگم نه بابا تو کجا و من کجا بعد بگه چه با شخصیتی... و گیر بده و منم بگم خانوم افشار تورو خدا از من بگذرید بعد از من خواهش کنه و شمارمو بدم بهش و شب زنگ بزنه و با اینکه میدونم کیه بگم شما؟ بعد بگه یه دوست و من فرتی قط کنم و دوباره بزنگه و بگه عشقم چرا قط میکنی و من بگم لطفا مزاحم نشید بعد بگه بابا مهناز افشارم بعد من بگم وااااااای واقعا شرمنده ام واقعا عذر میخوام بعد بگه چه با ادب هستین شما و خلاصه حسابی گیر بده... و چند وقط باهاش حسابی برم بیرونو و بعد یه مدت یه روز که داریم قدم میزنیم جلوی پاش زانو بزنم و یه حلقه در بیارمو بگم با من ازدواج میکنی و اونم چند ثانیه بهم خیره بشه و حلقه رو بگیره و با صدای بلند بگه پاشو جمش کن مرتیکه یلا قبا.. اخه تو ادمی توله سگ..من تورو عنه خودمم حساب نمیکنم..با این حلقه ی مسخرت... بعد منم پاشم با یه بغضو صدای لرزون بگم دیوونه میخواستم نظرت و راجع به بازیگریم بدونم و اونم با بغض بگه واقعا؟ ؟و من ول کنم بیامو گوشیمو 3روز و نصف خاموش کنم.. بعد یه روز که در خونه رو باز میکنم ببینم محناز جلوم با یه حلقه زانو میزنه و میگه با من ازدواج میکنی؟؟ منم میگم با کماله میل و میریم بیرونو شب که میخوام ازش جدا بشم میگم کی کارای عقدو انجام بدیم بعد بگه تو انگار ادم نمیشیا..بی جنبه اونو گفتم اشتی کنیم.. دوباره ول کنم بیام و ایندفه 5 روز گوشیمو خاموش کنم بعد یه روز که میخوام از خونه بیام بیرون تا درو باز کنم ببینم یه کاغذ افتاد.. کاغذو که باز میکنم میبینم نوشته توش.....دیگه برینیم فایده نداره..... بعدشم که مجبورم محو بشم       ,مهناز افشار,عکس دختر ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها