یکی از فانتزیام اینه که رئیس یه شعبه بزرگ بانک بشم

بعد بهم پیشنهاد اختلاس کنن ولی من قبول نکنم

بعد شب که دارم تو خیابون با ماشینم بر میگردم خونه (پــراید سـفید :دی) یهو موبایلم زنگ بخوره

همونا که بهم پیشنهاد اختلاس کرن باشن

بعد بهم بگن ما دختر همسایتو گروگان گرفتیم اگه واست مهمه بیا به این آدرس بعد من با مُشت بکوبم رو فرمون و داد بزنم لعنتی!!!!!

بعد موبایلو پرت کنم تو خیابون (خـعلی با کلاسه نـه؟! :دی)

بعد داشبورد ماشینو باز کنم و خشاب تفنگمو پُـر کنم بعد برسم به اون بـُرجِ نیمه کاره و متروک بعد داد بزنم کجایین لعنتیاااااااااا ؟!

بعد یهو ببینم دختر همسایمونو با تناب عـاویزون کردن به سقف اونم هی داد میزنه فرار کن علی 

بعد 7و8 نفرم دورم کنن بعد من همشونم تا سَـر حـده مرگ بزنم

و برم تنابُ باز کنم یهوو یه چاقو بره تو شیکمم

بعدببینم کاره دختر همسایمون بوده بهش بگم چرا با من این کارو کردی !؟

اونم یه لبخند کثیف بزنه و بگه اینا همش نقشه بود من با اونا همکارم

بعد در حالی که داره میره بهش بگم Game Over !!

اونم تا برگرده به من نگا کنه منم کنترل بمبُ از تو جیبم در بیارم و ساختمونو منفجر کنم

تو گردو خاک انفجار مهو بشیم  

 



برچسب ها:
رئیس یه شعبه بزرگ بانک بشم,

تاريخ : چهارشنبه 2 مرداد 1392 | 20:26 | نویسنده : ali2a| بازدید : 829 |