اینو eli تو نظرات گفته بود...
داداشی حالا میدونی یکی از فانتزیای من چیه؟
مثلا:
یه روز با اقوام و خونواده میریم شمال
بعد من میرم تو دریا شنا میکنم بعد یهو تظاهر به غرق شدن میکنم بعد میبینم کسی نمیاد نجاتم بده
خودم با شجاعت از آب بیرون میام و به همشون یه نیم نگاه غضبناک میکنم
و بهشون میگم برید گم شید عوضیا حالا فهمیدم چه مارمولک هایی هستید
بعد همه میبینن اوضاع خیلی شیکر آبه میان منو بغل و غرق در ماچ میکنن
و بعد من عین جتلی به همشون 10 تا شتکی میزنم و بهشون میگم از جلو چشام خفه شید
و همون موقع عین اواتار تو هوا با چوبم میرم
برچسب ها:
اینم فانتزی eli جون,فانتزی ها,
تاريخ : 25 ارديبهشت 1392 | 23:33 | نویسنده : ali2a| بازدید : 847 |
.: Weblog Themes By Pichak :.